حسین سلیمی، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران درباره قیمت دلار می گوید: این روزها مساله انتخابات امریکا مطرح بود. اقدامات رییس جمهوری جدید این کشور در هاله ای از ابهام قرار داشت. این در حالی است که ایران کمترین ارتباط تجاری را با امریکا دارد. بنابراین تغییرات اینچنینی نباید اثرات منفی و مثبتی روی اقتصاد ایران داشته باشد. حالا هم که ترامپ روی کار آمده و خبری هم از برخوردهای آنچنانی در این کشور دیده نمی شود قیمت دلار آرام‌آرام متعادل می‌شود. البته صحبت‌های آقای طیب نیا در نشست شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی در خصوص قیمت دلار هم واقعیت‌هایی بود که مطرح شد. ایشان آن روز اعلام کرد که «دولت به‌دنبال افزایش نرخ ارز برای افزایش درآمدهای خود نیست. دولت اگر کمی عقل داشته باشد که دارد، می‌داند که در آستانه انتخابات نباید نرخ ارز را بالا برد، زیرا این امر برای عامه مردم بسیار بااهمیت است. دولت عقل سیاسی دارد و می‌داند که شرایط فعلی زمان مناسبی برای افزایش نرخ ارز نیست، همچنین یکی از متغیرها در اقتصاد کلان نیز نرخ ارز است.»

بنابراین این که قیمت دلار بالا رفته بود باید به دلیل مشکلات ارزی می بود که درواقع این طور هم نبود. البته ارز به‌وفور در کشور وجود ندارد، اما به‌یک‌باره ظرف ده روز قیمت دلار به بالای 4 هزار تومان برسد، نشان می‌دهد که اثر منفی روانی بوده است چرا که در کشور مشکل ارزی نداشته‌ایم و فروش و قیمت نفت هم کاهش نداشته است. هیچ‌کدام از این اتفاقات نیفتاده است پس دلیلی هم ندارد قیمت دلار بالا رود.

تنها اثرات منفی واقعی این مدت این بوده است که قیمت دلار در بازارهای جهانی نسبت به یورو تقویت‌شده است. این مساله قابل‌قبول است. بنابراین در بازار ایران هم می‌توانست 4 تا 5 درصد تغییر کند. اما تغییری که در بازار ایران اتفاق افتاد تغییر 15 درصدی بود.

البته موضوع دیگری هم در ساختار دولت اتفاق افتاد و وزارت صنعت، معدن و تجارت تعداد تعرفه‌هایی که می‌توانستند ارز مبادله‌ای دریافت کنند را کاهش داد، در حال حاضر تنها دارو و چند قلم کالای دیگر می توانند ارز مبادله ای دریافت کنند. بنابراین این تعرفه‌ها حالا به تقاضای ارز آزاد هجوم آورده اند. این مساله هم خودبه‌خود باعث افزایش تقاضا و قیمت دلار بود.

بااین‌حال آنچه پیشنهاد ما به‌عنوان فعال اقتصادی و هیات نمایندگان اتاق تهران است این است که باید بازار خریدوفروش ارز فیوچر را عملی کرد. به‌طور مثال کسی صادرات انجام می‌دهد و 5 ماه دیگر ارز او به دستش می‌رسد، از سمت دیگر هم فردی 5 ماه دیگر به ارز نیاز دارد. این دو نفر می توانند ارزشان را با هم رد و بدل کنند. ساختار این موضوع نوشته‌شده و در بورس است. اگر این موضوع عملی شود به نظر من ارز به حالت تعادل و طبیعی برمی‌گردد. البته اینکه این حالت طبیعی روی چه قیمتی قرار بگیرد معلوم نیست. اما به هرحال این مقدار نوسان ظرف ده روز واقعا برای اقتصاد کشور ناسالم است.